طاها طاها ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

من و پسرم

یادم باشد...

1393/4/5 7:21
نویسنده : مامان طاها
471 بازدید
اشتراک گذاری

بنام حق

 

یادم باشد زیاد در دنیای خودم غرق نشوم. چرا که هستند کسانی که نیاز به توجهاتم دارند و این یعنی خوشبختی.

یادم باشد برای nامین دفعه که خوشبختی همینجاست و جای دیگر سراغش نگیرم.

یادم باشد که پسری بیش از پیش گویا توجه مادرانه و پدرانه میخواهد.

یادم باشد که از یاد نبرم روزهای سخت و بی کسی و دو نفره بودنهای من و پسری در گذشته را.

یادم باشد که همچنان همبازی درجه اول جناب پسری، از فوتبال گرفته تا چای ریختن و همان خاله بازی، مامان هست و نمیشود به دیگری پاسش داد که همان عوارض تنهایی و بی کسی گذشته است.

یادم باشد که افکار و روان مادر در دوران بارداری و شیر دهی بیش از همه چز بر اخلاق و رفتار پسری اثر گذاشته، یادم باشد.

یادم باشد و یادت باشد پسری که علاوه بر شربت کوآموکسیکلاو، شربت آزیترومایسین رو هم نباید لب بزنی. حساسیت شدیدی به هر دو داری. حساسیتی که این چند روز اخیر من و بابا را از پا درآورد و چند دفعه مرا به گریه انداختی. وحشتناک بود، وحشتناک.

یادم باشد که دو سال پیش همن روزها بودند که انتظار داشتم و انتظار برای تو و با دیدن وضعیت خاله هر روز همان روزها تداعی میشوند. روزهای شیرین انتظار و تلخ استرس و درد 48 ساعته بی نتیجه.

یادم باشد که از یاد نبرم هیچگاه که وظیفه اصلی من مادر بودن و انسان پروری است. انسان پروری و انسان پروری، کار راحتی نیست، مسئولیت دارد بسیار و من برای هر لحظه اش مسئولم. مسئول تو که بتوانی درست به بار بنشینی.

 

خدایا به حق این دستهای کوچک که تا وقتی صدای دعا از تلویزیون میشنوه اینجوری بالا میره، همه بچه ها رو برای والدینشون در پناه خودت حفظ کن و نذار اشکی از گوشه چشم مامانها جاری بشه. الهی آمین.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بعدا نوشت: یادم باشد و یادت باشد پسر بهانه گیر این روزهایم که علاوه یر پوشک مولفیکس، پوشک مای بی بی هم به لیست ممنوعی هایت اضافه کنیم. پوشکی که شاید دلیل این همه بهانه گیری و سلب آرامش این روزهای داغ و تب دار ماه رمضان است. بهانه گیری ها همچنان ادامه دارد و من از خدا فقط صبر میخواهم و صبر. حال ورزو این روزهای مامانغمگینگریه

پسندها (4)

نظرات (5)

مامان طاها و رها
5 تیر 93 7:41
سلام مامان طاها، بخاطر انتخاب این اسم زیبا بهتون تبریک میگم،خدا آقاطاها را براتون حفظش کنه
مامان طاها
پاسخ
سلام عزیزم ممنون عزیزم. ممنون ممنون. ممنون که بهممون سر زدید.
امیرحسین گلی از بهشت
5 تیر 93 23:25
سلام عزیزم خوشبختی در حال و همینجاست جای دیگر جستجویش نکنیم... خاله جوونی نبینم مریض باشی خدای ناکرده نبینم اشک مامانتو یعنی فردوس داره مامان میشه برای سومین بار?الهی ی ی ی مبارکه مبارکه الهی خدای مهربون دستهای کوچولوتو با مصلحتش بی اجابت برنگردونه الهی آمین
مامان طاها
پاسخ
سلام فعلا که پسرمون عادت کرده هر روز گریه مامان رو ببینه بله. به زودی زود فقط چند روز مونده که یه نوه دیگه اضافه بشه. الهی آمین
مامان محمد مهدي (مرضيه)
7 تیر 93 9:29
سلام الهي،‌طاها جون مريض بوده الان بهتره؟ من كه يك بار آزيترومايسين به محمدمهدي داده و تا آخر عمر اسم اين دارو را هر جا بشنوم توصيه به مصرف نكردن آن دارم عوارض بسيار خطرناك و جبران ناپذيري داره اين دارو كه من نمي دونستم فداي اون دستا، ميشه براي من هم دعا كني عزيز؟
مامان طاها
پاسخ
سلام بله شکر ولی بهانه گیری های بی امان، امانم رو بریده. واقعا برای من هم تجربه شد. ممنون عزیزم
mahtab
7 تیر 93 16:09
سلام ان شاالله بیماری و ناخوشی همیشه دور باشه ازتون پسرمون سرماخورده بوده این مدت؟ ایشالا بهتر شده باشه نااازی چه آمممینی می که با اون دستان کوچک و زیباش خدا نگهدارش باشه
مامان طاها
پاسخ
سلام عزیزم ممنون. بله گویا. بهانه گیری و ....همچنان ادامه دارد ممنون عزیزم
مامان و بابا
8 تیر 93 21:34
عزیزم صبوری کن حدیث کسا بخون برا آرامش و صبر خواهر
مامان طاها
پاسخ
فعلا که وضعتمون همینه. ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و پسرم می باشد