اولین در 92
بنام حق
سلام پسرم
اولین ٩٢ رو آغاز میکنیم اونم با شیرین کاریها و شیطونیهای تو. چیزی که این چند روز بیشتر از همه منو به ذوق آورده یاد گرفتن اردک و شیر و خرگوش تو هست. وقتی میگم کو؟ اونا رو بر میداری و به من نشون میدی و یا با انگشت اشاره به اونا اشاره میکنی. اولین بار که پرسیدم کلی ذوق کردم. اشاره کردن هم که از من یاد گرفتی وقتایی که میخوام به یه چی دست نزنی و میگم و نه و با انگشت اشاره نهی میکنمت و شما هم بر میگردی به مامان میخندی و کار خودتو میکنی. زیاد شیطون شدی. امروز مجبور شدم آیینه شمعدون و میزش رو جمع کنم، بقیه خونه هم که از دستت در امان نیست. نمونه اش دراور، میز مطالعه، گلدون کنار اتاق. خودتم از دست خودت در عذابی میدونی چند دفعه زمین خوردی!!! وقتی چیزی نمیخوای برش میداری پرت میکنی. قهر هم که بلد شدی. ای وروجک.
امسال عید بی نهایت عالی بود و این روزها بی نهایت تر عالی هستن. الهی هزار مرتبه شکر. منم کلاس زبانم رو شروع کردم که برا روحیه ام خیلی خوبه بماند که تو اون ٣ ساعت چه بلایی سر بابا میاری.
پست بعدی میریم سراغ عکسا که بدلیل سوختن مودم نتونستم تا حالا بذارم.