مرد کوچولوی من
بنام حق
مرد کوچولو وارد 16 ماه زندگیت شدی. مرد کوچک من خیلی مرد خوبیست. حرف گوش کن و مؤدب. پسر من بزرگ شدی و هر روز بیشتر از قبل چیزهای مختلف رو درک میکنی. همه اعضای بدنت رو بلدی. از شکلها هم دایره و مثلث و مربع رو میشناسی ولی در زمینه رنگ پیشرفتی نداشتیم.
با سرد شدن هوا، بیرون همچنان داغه و به سردی هم میگی داغ.داریم کم کم عادت میکنیم به تمام وقت تنها در خانه بودن چون ساعت کاری پدر تغییر کرد و ما موندیم و ..... گرچه شما هم آقاتر شدی و مامان میتونه مسافت بیشتری شما رو برای ماشین سواری ببره و خدا رو شکر تو ماشین رو صندلیت آروم میشینی و میذاری با خیال راحت رانندگی کنم و کمی از تنهایی ها کاسته بشه.
چهارمین دندان آسیاب هم بیرون اومد و حالا 6 دندون بالا و 6 دندون پایین داری. محبوبترین غذات که اگر سه وعده بهت بدم میخوری آبگوشت هست بعد هم قورمه سبزی. بقیه غذاها هم میخوری. محبوبترین میوه هات هم موز و سیب هستند.
مرد کوچک من آقاست و بخوبی همه چی رو تحمل میکنه وقتهایی هم که از کسی یا چیزی عصبانی میشه دو دستش رو محکم میکوبه بهم و میگه آخ. اساسی هم بابایی هستی و وقتی بابا هست مامان میره در حاشیه ولی همیشه باید در حاشیه در دید پسر باشه. خواب شبانه هم 9/5 الی 10 شب هست که همچنان با لالایی خوندن و دیش خوردن هست تا 7 صبح. این روزها جناب پدر هم باید موقع خوابیدن شما رو همراهی کنن. روز هم 11 تا 2 بعد از ظهر میخوابی. شکر.
خداوندا شکر که وقتی با تو هستیم تنهایی و غربت معنایی ندارد. خداوندا شکر بخاطر پسر سالمم، بخاطر مرد زندگی ای مهربان و فهیم، بخاطر آرامش، بخاطر اینکه تو هستی. همینها خوشبختی هستند. از یادم نبر که جای دیگر دنبال خوشبختی بگردم چون وقتی باهمیم خوشبختیم.
سرگرمی جدید
البته در آخر یکی یکی همشو میذاری سرجاش
پسر اصلاح شده من که وقت اصلاح از گریه چیزی کم نذاشت و تا توان داشت گریه کرد
بقیه سرگرمیها
پسر زمستونی من
پسری و خرمالوهای خونمون. منو مجبور میکنی خرمالو بچینم بهت بدم بعد خودت برش میداری میخوای وصلش کنی به درخت.
دالیییییییی