یه خواب شیرین
بنام حق
پسرک بد خواب من، مامان مجبور شد دوباره ننو رو برات براه کنه شاید بتونی یه خواب شیرین داشته باشی.
تا 3 ماهگی با ننو میخوابیدی ولی بعد بدلیل سفر زیاد ننو رو ازت گرفتم تا عادت کنی روی زمین یا تخت بخوابی. ولی خوابهای سبک که داشتی در کنارش حضور من در کنار شما هنگام خواب و بیدار شدنت هر ربع یه بار هم اضافه شد. مریضیت هم این روزها مزید بر علت شد تا دوباره دست به دامن ننو بشم. ولی انگار کنار مامان خوابیدن با دست در دهان مامان یه مزه دیگه ای داره که ننو هم زیاد کارامد نشد.
اینم سه ماهگی شما
پسرک خوش خوراک من این روزها باید با زور دارو بچکانم در دهانت و مامان کلی خوشحاله که دیروز بعد یه هفته یه شیشه نبات داغ از دست مامانی و یه کم آبگوشت خوردی.
علاقه زیادت به سی دی و لب تاب هم باعث شده به فکر پنهان کردن لب تاب بیفتم. زیاد وابسته شدی بخصوص تو این روزهای مریضیت. همینجوری به فکر راه افتادن نیستی این سی دی ها هم که اضافه شدن دیگه هیچی.
اینم محو شدن آقا طاها در سی دی هاش